معتادان؛ قربانی طرزفکر خودشان هستند

ساخت وبلاگ

معتادان؛ قربانی طرزفکر خودشان هستند       

 دکتراسدالله افشار

یکم

زمانی با جوانی به نام  «بابک» مصاحبه کردم که به  خاطر اعتیاد به موادمخدر به بخش بازپروری آمد بود. از او پرسیدم: « چه چیزی  باعث شد به این نتیجه و جمع بندی برسی که باید برای مشکلت کاری انجام بدهی؟» «بابک» جواب داد: « چند سال بود که هروئین مصرف می کردم، و هر از چند گاهی برای چند هفته آن را ترک   می کردم، اما قبل از این هرگز به طور جدی تصمیم به ترک نگرفته بودم. سال های قبل همسرم به من فشار  می آورد که به طور کامل ترک کنم. او هم قبلا هروئین مصرف می کرد، ولی چندسال بود که کنار گذاشته بود. تا این که من آخر سر به این نتیجه رسیدم که مصرف هروئین به درد سرهایش نمی ارزد و برای همین تصمیم گرفتم که به طور کامل ترک کنم. من جدی می خواستم که ترک کنم، اما بعد از دو هفته دوباره شروع کردم، و این مسأله یک چیزی را به من ثابت کرد. من احمق نیستم. من الان می دانم که قطعا برای من غیرممکن است که خودم ترک کنم، شاید!»

من جمله پایانی «بابک» را چند بار برای او تکرار کردم، چون می خواستم او چیزی را که گفته بود متوجه بشود. اما او نمی توانست بفهمد که من چه چیزی را می خواهم بیان کنم.

به او گفتم: کاملا منطقی است که بگویی« شاید من بتوانم خودم ترک کنم». همین طور کاملا منطقی است که بگویی « قطعا غیرممکن است که من خودم ترک کنم». اما این که بگویی « من الان می دانم که قطعا برای من غیر ممکن است که خودم ترک کنم، شاید! بی معناست چون این جمله خودش، خودش را نقض می کند. یا قطعا غیرممکن است، یا شاید. این دوتا با هم نمی توانند باشند». اما «بابک» نمی توانست منظور من را بفهمد.

من این جمله را برای خیلی از افراد تعریف کردم و حتی درمانگران با تجربه هم اول هیچ واکنشی نشان ندادند، و منتظر ماندند تا ببینند منظور من چیست. فقط وقتی من به تضاد میان «قطعا» و «شاید» اشاره کردم متوجه بی معنا بودن جمله و آشفتگی فکری «بابک» شدند.

دوم  

آشفتگی های فکری منحصر به اختلال های اعتیادی نیستند؛ و الزاما هم در نتیجه مصرف موادمخدر ایجاد  نمی شوند. آشفتگی های فکری در سایر کسانی که مشکلات سازگاری دیگری هم دارند یافت می شوند. برای مثال یک مرد جوان در ارائه کردن تکلیف درسی اش تأخیر می کرد.

از او پرسیدم: چرا تمامش نمی کنی؟

گفت: همین الان تمام شده.

پرسیدم: پس چرا تحویلش نمی دهی؟

گفت: چون هنوز باید رویش کارکنم.

اشاره کردم: ولی الان گفتی که تمام شده؟

گفت: آره، تمام شده.

در حالی که ادعای او برای بیشتر مردم غیر منطقی به نظر می رسد، برای کسی که از طرز فکر اعتیادآورپیروی می کند، ممکن است حرف او کاملا درست به نظر برسد. علاوه برآن، اگرچه آشفتگی فکری الزاما به معنای اعتیاد نیست، شدت و میزان این طرز فکر در میان معتادها بیشتر از همه است.  

همه ما تشخیص می دهیم که دوجمله « تکلیف درسی من تمام شده» و «باید بیشتر روی آن کارکنم» تناقض وجود دارد. اما جمله بابک « من الان می دانم که قطعا برای من غیرممکن است که خودم ترک کنم، شاید» ممکن است در نگاه اول بی معنا به نظر نرسد و لازم باشد که درنگ کرده و آن را تجزیه و تحلیل کنیم. در یک مکالمه معمولی، ممکن است به اندازه کافی وقت نداشته باشیم که مکث کرده و به تجزیه و تحلیل کردن آن چه  شنیده ایم بپردازیم. در نتیجه، ممکن است با شنیدن جملاتی که بی معنا هستند، فریب بخوریم و آن ها را قابل قبول تلقی کنیم.

بعضی وقت ها این تناقض ها ممکن است ظریف تر هم باشند. برای مثال، یک خانم که از او پرسیده شده بود آیا تمام مشکلات فکری مربوط به طلاقش را حل کرده است؛ پاسخ داد: « فکرکنم». به ظاهر در پاسخ این خانم، نکته عجیبی وجود ندارد، تا زمانی که درنگ کرده و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.  پرسش « آیا مشکلات فکری را حل کرده ای؟» به این معناست که « آیا شک و تردیدهای مختلف را کنار گذاشته ای و مشکلات عاطفی مربوط به طلاق را بر طرف کرده ای؟»، معنای «حل کردن» این است. بنابراین پاسخ « فکرکنم» بیان می کند که   « من هنوزشک دارم که شک ندارم» و به وضوح بی معناست.  

سوم

لازم است تأکید کنم که درک این نکته بسیارمهم است که معتادها خودشان فریب طرز فکر آشفته خودشان را می خورند و آن ها قربانی طرزفکر خودشان هستند. اگر ما نتوانیم این نکته را درک کنیم، ممکن است در مواجه با معتادها احساس ناامیدی و خشم کنیم.

زمانی که ما از زبان شخصی که اعتیاد را ترک کرده، داستان های قدیمی مربوط به زمان اعتیاد آن ها را  می شنویم، خنده مان می گیرد، زیرا به شکلی عجیب رفتار و طرز فکر معتادها می تواند فکاهی باشد. اما این امر مثل تماشا کردن کسی است که روی پوست موز لیز می خورد. بعد از این که خنده ما تمام شد، متوجه   می شویم کسی که افتاده ممکن است صدمه شدیدی دیده باشد. به همین شکل وقتی به داستان های قدیمی معتادها می خندیم، باید درک کنیم که این فرد در طی زمانی که معتاد بوده، دچار رنج زیادی شده، و هنوز هم انسان های زیادی از مسائل مشابهی رنج می برند.

 

سه شنبه: 10 / 02 / 1398- 24 شعبان 1440- 30 آوریل 2019  

اسد...
ما را در سایت اسد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asadollah587o بازدید : 202 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:51