اشاره به برخی از ابعاد شخصیتی امام رضا( ع)

ساخت وبلاگ

به بهانه سالروز شهادت امام رضا(ع)

اسدالله افشار

امام رضا (علیه السلام) در سال 148 هجری قمری، یعنی حدود (1252) سال پیش در شهر مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدرش امام موسی بن جعفر (ع) امام هفتم شیعیان و مادرش بانویی بزرگوار و فرزانه به نام نجمه بود. امام رضا (ع) در همان سالی به دنیا آمد که جدش امام جعفر صادق (ع) به شهادت رسید.

مطالعه زندگانی امام علی بن موسی الرضا (ع) ازتولد تا زمان شهادتش، نکات بسیارارزشمند وآموزنده ای دارد. دوران طولانی امامت امام رضا (ع) از یک سو و شکل گیری جریان های انحرافی و حوادث سیاسی از سوی دیگر، زندگی آن حضرت را از سیره امامان دیگر متمایز کرده است.

همانطور که گفته شد امام رضا (علیه السلام) در سال 148 هجری قمری یعنی حدود (1252) سال پیش در شهر مدینه دیده به جهان گشود و در آخرین روز(30) صفر سال 203 هجری قمری به شهادت رسید. امام هشتم با کلام مبارک خود برای مردم، همیشه سعادت دنیا و آخرت را می طلبید.

نام های امام(ع)

نام او (علی) است، اما طبق رسم عرب، او را (ابوالحسن) می نامیدند. چنین نام هایی را (لقب) می گویند.

علاوه بر نام و نام مستعار، گاهی اوقات نام دیگری (عنوان) به افراد داده می شود. امام هشتم القاب متعددی دارد. از معروف ترین این القاب می توان به (رضا)، (علم آل محمد)، (غریب الغاربه)، (شمس الشموس) و (معین الزعفه) اشاره کرد. نامگذاری هر فرد به این نام ها، یعنی نام، کنیه و عنوان، دلیل خاصی دارد. می گویند به خاطر رضایت خداوند از او به رضا ملقب شده است. دوران کودکی، نوجوانی و جوانی امام در مدینه گذشت. اخلاق نیکو، علم فراوان، ایمان و عبادت از ویژگی های امام بود.

درباره اخلاق حسنه امام(ع)

درباره اخلاق حسنه امام(ع) بسیار گفته شده است. در اینجا نمونه هایی از آنچه امام(ع) در برخورد با مردم به آن توجه داشتند را بیان می کنیم. همه اینها برای ما درسی است (چگونه زندگی کنیم):

- او (امام رضا) هرگز با سخنان خود دیگران را آزار نمی دهد.

- در حین صحبت حرف کسی را قطع نکرد.

- خیلی به نیازمندان کمک کرد.

- با خدمتکارانش سر سفره ای نشسته و با آنان مشغول خوردن غذا می شد.

- همیشه چهره ای خندان داشت.

- او هرگز با صدای بلند نمی خندید.

- هنگام نشستن هرگز پاهای خود را جلوی دیگران دراز نمی کرد.

- هرگز در حضور دیگران به دیوار تکیه نمی داد.

- مدام بیماران را ملاقات می کرد.

- او صبور و شکیب بود.

- و ...

اینها بخشی ازخصوصیات و اخلاق امام هشتم شیعیان علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بود. آیا با داشتن این خصوصیات آیا خداوند از این اخلاق و رفتار راضی نباشد؟ و آیا سزاوار نام رضا نیست؟ آیا کسی که خدا از او راضی است دیگران از او راضی نیستند؟ قطعا این نام (رضا) برای آن امام بزرگوار شایسته است.

مادر امام رضا (ع) از اهالی نوبه بوده است که درباره نام مقدّس این بانو، راویان اختلاف دارند، برخی آن حضرت را خیزران نامیده‌اند و گفته‌اند که ایشان ام ولد و از اهالى نوبه بوده و اروى نام داشته و لقبش شقراء بوده است. برخى گفته‌‌اند اسم او نجمه و کنیه‌‌اش امّ‌البنین بوده و برخى نام آن بانو را تکتم دانسته‌اند. در روایتی آمده که مادر امام رضا (ع) پاک و پرهیزگار به نام نجمه بود و بعد از ولادت حضرت رضا (ع) او را طاهره نامیدند.‌»

همسر امام رضا (ع)

در مورد تعداد همسران آن حضرت بین مورخان اختلاف است، اکثر مورخان تعداد همسران آن حضرت را یک یا دو نفر نوشته‌اند و عده کمی نیز برای حضرت سه همسر یاد کرده‌اند. اما مشهور این است که حضرت دارای همسری به نام سبیکه (س) بوده که ایشان مادر امام جواد (علیه اسلام) و از خاندان ماریه قبطیه همسر پیامبر (ص)، بوده است. در برخی از منابع تاریخی، همسر دیگری نیز برای امام رضا(ع) ذکر شده است، مأمون به امام رضا (ع) پیشنهاد داد که با دخترش «‌ام حبیب‌» یا «‌ام حبیبه‌» ازدواج کند و امام نیز پذیرفت. طبری این ازدواج را در حوادث سال ۲۰۲قمری یاد می‌کند. گفته‌اند که هدف مأمون از این کار، نزدیکی بیشتر به امام رضا (ع) و نفوذ به خانه وی جهت اطلاع از برنامه‌هایش بوده است. سیوطی نیز، از ازدواج دختر مأمون با امام رضا (ع) یاد می‌کند ولی اسم آن دختر را ذکر نمی‌نماید.

امام رضا (علیه السلام) در نگاه شاعران

از زمان امام رضا (ع) شاعران و ادیبان در وصف عظمت آن حضرت بسیار شعرسروده اند و هر یک آن حضرت را نیکو توصیف کرده اند. شاعری که نامش ابونواس بود بسیار توانا در سرودن بود. به او گفتند: «تو درباره همه چیز شعر گفته ای، کوه و دشت و موسیقی را در اشعار خود مدح کرده ای، اما در کمال تعجب در مورد موضوع مهمی چون شخصیت بزرگ امام رضا سکوت کرده ای! در حالی که شما او را به خوبی می شناسید و با اخلاق و رفتار و عظمت پیامبر آشنایی کامل دارید.

ابو نواس ابتدا پاسخ داد: به خدا سوگند فقط عظمت او وی را از این کار باز داشته است، چگونه شخصی مثل من در مورد شخصیت برجسته ای مانند امام رضا (علیه السلام) شعر بگوید؟ سپس شعری گفت که خلاصه آن به این معناست: از من ستایش نکن، نمی توانم مردی را مدح کنم که جبرئیل خادم پدرش است.

ارادت و ادب شاعران فارسی گو به امام رضا (ع)

شاعران فارسی زبان نیز در مورد امام رضا (علیه السلام) اشعار بسیاری سروده اند. شاعران این سرزمین همواره محبت خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه را در دل پرورانده و در کلام خویش منعکس کرده‌اند. به دلیل قرار گرفتن بارگاه مبارک حضرت رضا علیه‌السلام در خطۀ ایران، شاعران توجه ویژه‌ای به این ستارۀ تابناک آسمان امامت و ولایت نشان داده‌اند و همواره در اشعار خود ارادت خویش را بدان حضرت عرضه نموده‌اند. شاعران پارسی‌گو و عرب‌زبان در ستایش خلق و خو، دین و دانش، صفات نیکو، وصف خاندان آن حضرت، وصف بارگاه ایشان، سوگ امام و موضوعات دیگر شعر گفته‌اند. این اشعار آیینه‌ای برای نشان دادن تعهد دینی شاعران و شناخت هرچه بیشتر آن حضرت هستند. از این رو نگارنده بر آن شده است تا با ذکر شاهدمثال‌هایی برگزیده از اشعار شاعران کهن فارسی و عرب، گوشه‌ای از سیمای حضرت امام رضا علیه‌السلام را برای مخاطبان نشان دهد.

شاعران فارسی‌گوی از دیرباز ارادت و ادب خویش را به امام رضا (ع) نشان داده‌اند. به عقیده بسیاری، سنایی آغازگر این رویه در حوزه شعر فارسی بوده است. متعهد بودن شاعران ایرانی به مکتب تشیع این رویه را تقویت کرده است. در ادامه به چند نمونه از این اشعار اشاراتی خواهیم داشت:

1- سنایی غزنوی

دین را حرمیست در خراسان

دشوار ترا به محشر آسان

از معجزهای شرع احمد

از حجت‌های دین یزدان

همواره رهش مسیر حاجت

پیوسته درش مشیر غفران

چون کعبه پر آدمی ز هر جای

چون عرش پر از فرشته هزمان

هم فر فرشته کرده جلوه

هم روح وصی درو به جولان

از رفعت او حریم مشهد

از هیبت او شریف بنیان

از دور شده قرار زیرا

نزدیک بمانده دیده حیران

از حرمت زایران راهش

فردوس فدای هر بیابان

قرآن نه درو و او الوالامر

دعوی نه و با بزرگ برهان

ایمان نه و رستگار ازو خلق

توبه نه و عذرهای عصیان

از خاتم انبیا درو تن

از سید اوصیا درو جان

از جملۀ شرط‌های توحید

از حاصل اصل‌های ایمان

بی‌نام رضا همیشه بی‌نام

بی‌شان رضا همیشه بی‌شان

کس نیست که نیست ازتو راضی

کس نیست که هست بر تو غضبان

اندر پدرت وصی احمد

بیتیست مرا به حسب امکان

تضمین کنم اندرین قصیده

کین بیت فرو گذاشت نتوان

ای کین تو کفر و مهرت ایمان

پیدا به تو کافر از مسلمان

در دامن مهر تو زدم دست

تا کفر نگیردم گریبان

اندر ملک امان علی راست

دل در غم غربت تو بریان

2- شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی، شاعر عارف‌مسلک قرن هشتم هجری است. وی در اثنای سروده‌ای که در منقبت مولای متقیان امام علی (ع) دارد در یک بیت از امام رضا (ع) یاد کرده و آن بیت چنین است:

عابد و باقر چو صادق، صادق از قول حقند

دم به مهر موسی از عین رضا باید زدن

3- عبد الرحمان جامی

جامی از شاعران سده نهم هجری است و لقب خاتم الشعرا را به او داده‌اند. او نیز همانند سنایی و خاقانی از شعرای اهل سنت است. با این حال در یکی از سروده‌های خویش به مولای هشتم شیعیان عرض ادب و ارادت نموده و با صفاتی نیکو چون «شاه مطلق» و «قبله‌گاه سلاطین» از ایشان و حرم مبارکشان یاد کرده است:

سلام على آل طه و يس

سلام علی آل خیر النبیین

سلام علی روضه حل فیها

امام یباهی به الملک و الدین

امام به‌حق شاه مطلق كه آمد

حريم درش قبله‌گاه سلاطين

شه كاخ عرفان گل شاخ احسان

در درج امكان مه برج تمكين

على بن موسى الرضا كز خدايش

رضا شد لقب چون رضا بودش آيين

ز فضل و شرف بينى او را جهانى

اگر نبودت تيره چشم جهان بين

پى عطر روبند حواران جنت

غبار درش را به گيسوى مشگين

اگر خواهى آرى به كف دامن او

برو دامن از هرچه جز اوست برچين

5- شمس‌الدین محمد بافقی

وحشی بافقی از شعرای برجستۀ قرن دهم هجری است. وی بیشتر با سرایش اشعار احساسی و عاشقانه شناخته شده، اما از ستایش ائمۀ اطهار بی‌بهره نمانده است. شاعر در یکی از قصاید خویش با حال و هوای به خصوص و توأم با عاطفه، از امام رضا (ع) نام برده است. مطلع قصیده چنین است:

تا شنید از باد، پیغام وصال یار گل

بر هوا می‌افکند از خرمی دستار گل

وحشی در این سروده لقب «نخل باغ دین» را به امام رضا (ع) داده است:

گر نمی‌آید ز طوف روضۀ آل رسول

چیست مهر آل کاورده است بر تومار گل

نخل باغ دین، علی موسی بن جعفر را که هست

باغ قدر و رفعتش را ثابت و سیار گل

ای به دور روضه‌ات خلد برین را سد قصور

وی به پیش نکهتت با سد عزیزی خوار گل

6- شاعران متأخر

فرخی یزدی و ملک الشعرای بهار، از شاعران متأخر فارسی هستند که به زبان کلاسیک در مدح حضرت امام رضا (ع) شعر گفته‌اند. ملک الشعرای بهار، که خود اهل خراسان بود، سمت ملک الشعرایی آستان قدس را از پدرش محمدکاظم صبوری به ارث برد. او به دلیل انتساب به این سمت و به جهت همجواری با امام رضا (ع)، اشعار فراوانی در ستایش آن حضرت دارد که در مناسبت‌های مختلف چون ولادت ایشان سروده است. بهار در سوگ امام و همچنین در ارتباط با واقعۀ حملۀ روس به حرم امام هشتم، اشعار غرّا و سوزناکی سروده است که نگارنده به دلیل عدم همخوانی مستقیم با موضوع مورد بحث از ذکر آن خودداری می‌کند.

7- شخصیت معنوی امام رضا (علیه السلام)

امام رضا (علیه السلام) در توجه به مسائل معنوی و پرداختن به امور عبادی نیز برجسته بود. روایات و داستان های زیادی از این جنبه از زندگی امام در کتب تاریخی نقل شده است که شنیدن آن برای همه ما جالب است. وقتی می بینیم امام و رهبری که ایشان را به رهبری پذیرفته اند و ما زندگی ایشان را الگوی خود قرار داده ایم، این گونه عبادت می کنند و به امور عبادی این گونه توجه می کنند، خود ما نیز ناچار به همان روش می شویم. وهمینطوریاد بگیرید در اینجا چند نمونه ازچیزهایی که مورخان دراین زمینه به آنها توجه کرده اند آورده شده است:

- شبها کمتر می خوابید و بیشتر وقت گرانبهای خود را صرف عبادت می کرد.

- روزه زیادی گرفت.

- سجده هایش خیلی طولانی بود.

- خیلی اهل تلاوت کتاب مقدس بود.

- پایبند به نماز اول وقت بود.

- جز در هنگام نماز، او (امام رضا) از مناجات با خدا راضی بود.

8- شخصیت علمی امام رضا (ع)

امام رضا (علیه السلام) از جایگاه علمی خاصی برخوردار بود. او از دانش فراوانی برخوردار بود و برجستگی علمی او در رویارویی با علمای دیگر مذاهب بهتر نمایان بود. مجالس و مجالسى كه علما و دانشمندان مختلف براى بيان آراء و نظرات خود گرد هم مى آمدند، در آن زمان رونق گرفت. حاکمان وقت، گاه برای نشان دادن شکوه دربار خود، گاه برای جلب علما به دربار و گاه برای غلبه بر نظر شخصی، در کنار دیگر مجالس، جلسات علمی برگزار می کردند. این محافل که به جلسات (مناظره) معروف بودند، بهترین مکان برای بیان محاسن علمی بود.

در زمان امام رضا (علیه السلام) که همه علما جمع می شدند و گفتگو می کردند و سرانجام در جواب دیگران باز می ماندند، برای شهادت به صحت امر خود به امام رضا (علیه السلام) رجوع می کردند. یکی از القاب مهم و معروف امام رضا (علیه السلام) (عالم آل محمد) است. این که امام رضا در میان همه امامان شیعه به این لقب مشهور است، دلیل برجستگی ایشان از حیث علم رایج در عصر خود و فرصت یافتن برای آشکار کردن آن علوم است.

اباصلت که از یاران امام(ع) است، روایتی از برادرزاده امام رضا (علیه السلام) نقل می کند که خواندنی است. فرمود: امام موسی بن جعفر (علیه السلام) به فرزندان خود می فرمود: برادرت علی بن موسی (منظور امام رضا) عالم آل محمد است... نیازهای دینی خود را از او بیاموز و آنچه را به تو می آموزد به خاطر بسپار، زیرا پدرم امام صادق (علیه السلام) بارها به من می فرمود: عالم آل محمد در نسل توست و ای کاش او را می دیدم.

عبدالسلام هروی نقل می کند که در اکثر مجالس علمی امام حضور داشت و داناتر از امام رضا (علیه السلام) ندیدم و هر دانشمندی که ایشان را می دید گواهی بر علم برتر او می داد. در جلساتی که جمعی از علما و فقها و علمای مذاهب مختلف حضور داشتند، همگی مغلوب شدند تا جایی که همگی به بی کفایتی علمی خود و برتری حضرت امام اعتراف و شهادت دادند.

یکی از نکاتی که در بررسی شخصیت علمی امام مورد توجه همگان قرار گرفته و بازگو شده است این است که امام رضا (ع) با هر گروهی به زبان خودشان و به قول اباصلت فصیح ترین و آگاه ترین مردم به هر زبانی صحبت می کردند. اباصلت می گوید از تسلط امام به زبان های مختلف تعجب می کند و تعجب خود را به امام ابراز می کند و حضرت در پاسخ می فرماید: «من حجت خدا بر مردم هستم. چطور ممکن است چنین فردی زبان آنها را نفهمد؟» آیا نشنیده ای که امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند: (سوره کلام) را به ما داده اند و آن چیزی جز آشنایی با زبان دیگران نیست.

9- شخصیت سیاسی امام رضا (علیه السلام)

تمام عمر امام رضا (علیه السلام) چه زمانی که هنوز به مقام امامت نرسیده بود و چه زمانی که پس از شهادت پدر بزرگوارش امام موسی کاظم (علیه السلام) امامت شیعیان را بر عهده داشت، در دوران حکومت عباسیان، عباسیان با ادعای تعلق به پیامبر اکرم (ص) و سوء استفاده از احساسات مردم علیه بنی امیه، توانستند آنان را از قدرت برکنار کنند و خود بر تخت مسلمانان بنشینند. با سرکوب بنی امیه، دیگر قدرتی نداشتند که برای عباسیان خطر جدی ایجاد کنند. عباسیان تنها تهدید حکومت خود را شیعیان می دانستند که با اطاعت از امامان معصوم، حاکمان وقت را ظالم می دانستند و در صدد براندازی آنان برآمدند.

بنابراین دشمن شماره یک حکام عباسی امامان شیعه بودند و به همین دلیل تمام امامانی که درزمان این حاکمان ستمگرزندگی می کردند به دست آنان به شهادت رسیدند. عباسیان شیعیان را چنان تحت فشارقرار دادند و آنها را تهدید، شکنجه ،آزار و تبعید کردند که حتی مورخان از بازگویی آن شرم دارند.

ده سال از زمان امامت حضرت رضا (علیه السلام) مصادف با حکومت هارون بود. در این ده سال فرصت مناسبی برای مبارزه آشکار و رسمی برای امام رضا (علیه السلام) فراهم نشد و بیشتر تلاش های سیاسی امام به صورت مخفیانه انجام شد، اما در گوشه و کنار سرزمین های مسلمان نشین، جنبش ها و قیام های پی در پی شیعیان حکومت عباسیان را تنگ کرد. . آورد و هارون در برخورد با آنها گیج شد.

مأمون در میان همه حکام عباسی چهره دیگری داشت. برادرش امین را کشت تا خودش به قدرت برسد و در برخورد با شیعیان و به ویژه شخص امام رضا (علیه السلام) به گونه ای دیگر وارد شد و رویکرد دیگری در پیش گرفت. در اینجا نمونه هایی ازآن چه که برخی ازمورخان درباره شخصیت پیچیده مأمون اظهار نظرکرده اند، خواهیم آورد تا دریابیم، امام رضا (علیه السلام) با چه مرد مرموزی مواجه بوده است.

یکی می گوید: مأمون از نظر دوراندیشی و اراده قوی و صبر و دانش و زیرکی و بزرگی و شجاعت و جوانمردی بر همه عباسیان برتری داشت. دیگری می نویسد: مأمون در حین حضور در مجالس تجملی، به کتاب و فلسفه و مناظره و مناظره علمی و مسائل فقهی و... علاقه زیادی داشت! دیگری می گوید: گاه مانند مؤمنی دلسوز، مردم را به خاطر کوتاهی در نماز و لذت و پیروی از شهوات و... سرزنش می کرد و آنان را از عذاب الهی می ترساند و گاه خود در اعیاد شرکت می کرد.

آیا همزیستی با چنین موجود پیچیده و مبهمی که به دنبال ثبات حکومت عباسیان نیست، اما در عین حال بزرگترین حریف خود، شخص امام رضا (علیه السلام) را به عنوان ولیعهد خود برمی گزیند، آسان است؟ اما با این خصوصیات، مأمون پس از روی کار آمدن، و برای تثبیت ارکان حکومت خود، تصمیم گرفت با امام رضا (ع) به گونه ای دیگر برخورد کند. پس نامه ای به امام نوشت و او را به ولیعهدی منصوب کرد. امام در ابتدا از پذیرش این امر خودداری کرد، اما پیگیری و اصرار مأمون و امتناع امام باعث شد که مأمون دو نفر را که در خراسان بودند از طرف خود به مدینه بفرستد و آن ها این گونه قصد خود را به امام اعلام کردند. مأمون دستور داده شما را به خراسان ببریم. امام که راه و رسم حاکمان را می دانست و می دانست مأمون که از کشتن برادرش ابا ندارد، از این تصمیم هم دست برنخواهد نداشت، و لذا امام(ع) به همین دلیل مجبور به ترک مدینه شد.

10- هجرت امام رضا (علیه السلام) به خراسان

هنگامی که امام رضا (علیه السلام) خود را مجبور به مسافرت دیدند، برای ابراز نارضایتی از این سفر، چندین بار به زیارت بارگاه حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مشرف شدند و به گونه ای زیارت کردند که همه فهمیدند که این سفر مورد رضایت امام نیست.

یکی از شاهدان نقل می‌کند که امام را در سفر حج دیدم، به ایشان نزدیک شدم و به ایشان تبریک گفتم که امام در آستانه سفر بود، اما حضرت فرمودند: مرارها کن! ازهمسایگی پیامبر(ص) می روم و در غربت می میرم!».

پس از آن حضرت همه اقوام و دوستان خود را فراخواند و به آنان فرمود: برای من گریه کنید! چون به مدینه برنمی گردم. این نشان می دهد که امام با نقشه شوم مأمون آشنا بود، اما چاره ای جز پذیرش تصمیم او نداشت.»

امام با فرستادگان مأمون از مدینه خارج شد و عازم خراسان شد. بنا به دستور مأمون مسیر امام از مدینه به خراسان به گونه ای تعیین شد که مردم شهرهای شیعه نشین از زیارت آن حضرت محروم شدند. زیرا اگر شیعیان موفق می شدند امام خود را از نزدیک زیارت کنند و با او ملاقات کنند و از سخنان او بهره مند شوند، ارادت بیشتری به او بروز می دادند و این خطر بزرگی برای حکومت مأمون بود. از این رو شهرهای کوفه و قم از سفر امام حذف شدند. اما در این که امام از کدام مسیر به خراسان و شهر مرو رسیده، بین مورخان اختلاف وجود دارد.

11- شهادت امام رضا (ع)

مأمون که می‌دید مردم بیشتر به امام رضا (علیه السلام) روی می‌آورند، هیچ بهانه‌ای در برابر همنوعان خود، یعنی خاندان عباسی، نداشت. پس تصمیم گرفت به بغداد برود تا از نزدیک با او گفتگو کند. اما در این سفر چه هدیه ای برایشان آورد؟ آیا می تواند امام را از ولایت خود برکنار کند؟ آیا او می توانست بیعت گسترده ای را که ازمردم گرفته بود نادیده بگیرد؟ آیا اومی توانست واکنش مردم به عزل امام راتحمل کند؟ آیا می توانست دلیل قانع کننده ای برای نارضایتی جمعی از شیعیان و پیروان امام بیاورد؟ اینجاست که مأمون بار دیگر چهره واقعی خود را آشکار می کند و به خشونت پنهان و سیاست بازی روی می آورد.

اونخست وزیرش فضل بن سهل را می کشد وبربدنش اشک می ریزد وبرای یافتن قاتلانش جایزه تعیین می کند وچون دستگیرمی شوند شهادت می دهند که مأمون به آنهادستورداده است.امادرکمال ناباوری آنهارا می کشد.

او سپس طرح عزل امام رضا (علیه السلام) را دنبال می کند، اما سعی می کند این طرح را به گونه ای اجرا کند که نشان دهد از این امر مبرا است. پس در راه بغداد در توس توقف می کند و امام رضا (علیه السلام) را با خوردن انار یا انگور زهرآلود مسموم می کند و از کاری که پس از قتل فضل بن سهل انجام می دهد خوشش می آید، اینجا نیز بر پیکر پاک امام(ع) اشک می ریزد. او امام (ع) را در کنار قبر پدرش؛ هارون الرشید دفن می کند.

امام رضا (علیه السلام) قبلاً به برخی از یاران خود نسبت به شهادت او به دست مأمون هشدار داده بود. مثلاً روزی به دو تن از اصحاب خود فرمود: اکنون وقت بازگشت من به سوی خداست و وقت آن است که به جدم رسول خدا (ص) و پدرانم ملحق شوم. طومار زندگی من تمام شد. این حاکم مستبد (مأمون) تصمیم گرفته مرا با انگور و انار مسموم بکشد.

از جمله نقل های مختلف در مورد روز و ماه و سال شهادت امام رضا (علیه السلام) معروف ترین آن این است که آن حضرت در روز جمعه پایان ماه صفر سال 203 هجری قمری به شهادت رسید در حالی که 55 سال از عمرشریف و زندگانی مبارکش می گذشت.

به گفته همه مورخان محل شهادت امام شهرتوس و مدفن آن حضرت در باغ حمید بن قحطبه در سناباد بوده است که بعدها به نام (مشهد رضا - محل شهادت امام رضا "ع") نامگذاری شده است. اکنون به نام مشهد شناخته می شود.[1]

در خاتمه شهادت عالم آل محمد(ص) حضرت امام رضا(ع) را به دوستداران و محبان و شیعیانش در سرتاسر جهان تعزیت و تسلیت می گویم.

شنبه: 25 / 06 / 1402- 30 صفر 1445- 16 سپتامبر 2023


1- Iranians mourn martyrdom anniversary of Imam Reza (PBUH). Mehr News Agency. Oct 7, 2021, 8:45 AM.

اسد...
ما را در سایت اسد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asadollah587o بازدید : 69 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1402 ساعت: 21:20