نقش علم، عقل و ایمان؛ دررشد، شکوفایی و توسعه جامعه انسانی

ساخت وبلاگ

نقش علم، عقل و ایمان؛ دررشد، شکوفایی و توسعه جامعه انسانی

اسدالله افشار

يكي از گرايش هاي فطري انسان حقيقت جويي است و يكي از توانايي هاي انسان قدرت شناخت واقعيات است. شناخت خود و جهان پيرامون يا به عبارت ديگر خودآگاهي و ديگرآگاهي از ويژگي هاي انسان است. انسان با آگاهي از خويشتن، قادر مي شود چيزهاي ديگر را بشناسد و حتي خداشناس گردد. خودشناسي مبدأ همه شناخت هاي ماست و كسي كه خود را بشناسد: اولاً ضرورت شناخت هاي ديگر بر او آشكار مي شود، زيرا به غايت وجودي خود پي مي برد و به ضعف و كاستي بالفعل خويش آگاه مي گردد و ضرورت شناخت مسير و شيوه حركت به سوي مقصد را در مي يابد و ثانياً شناخت هاي ديگر براي او ممكن مي گردد. اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرموده اند: «كيف يعرف غيره من يجهل نفسه:كسي كه به خويشتن جاهل است چگونه غيرخود را مي شناسد.»(1)

بنابراين اهميت و امكان تحصيل علم و شناخت، از طريق خودشناسي بر ما آشكار مي گردد و وقتي علم براي رسيدن به كمال و غايت وجودي انسان ضرورت و اهميت داشته باشد، پرورش قوه درك حقايق نيز اهميت خواهد داشت. قوه عاقله انسان هر چه در درك حقايق تواناتر باشد، مقصد و مسير و موانع حركت به سوي مقصد را بهتر مي شناسد و امكان رسيدن به كمال را بيشتر فراهم مي كند. و بالعكس، اگر قوه شناخت انسان كارآيي خود را از دست دهد، حركت درمسيركمال ناممكن مي شود و گمراهي و هلاكت را در پي مي آورد.

اين مباحث هم ازطريق خودشناسي فهميده مي شود و هم كتاب و سنت آن را تأييد مي كند.

علم؛ محصول تعقل و انديشه

علم ارزش والايي دارد و رستگاري انسان به آن وابسته است؛ ولي علم خود متكي به عقل است. علم محصول تعقل و انديشه است. كسي كه از قوه عاقله خود كه هديه الهي است بهره نمي برد و شناخت او همراه بصيرت و سنجش نيست، عالم نيست؛ زيرا علم يعني شناخت آنچه هست آن گونه كه هست. بنابراين چون انسان خير و كمال بودن خيرات و كمالات حقيقي را فقط به كمك عقل درمي يابد، كسي كه تعقل نمي كند، فاقد علم است و آثار و بركات علم به او نمي رسد. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمودند:

«انّما يدرك الخير كله بالعقل:همه نيكي ها به وسيله عقل درك مي شوند.»(2)

بنابراين علم بايد با تعقل همراه باشد. امام علي ـ عليه السّلام ـ از همين رو مردم را به درايت و انديشيدن دعوت مي كنند: «عليكم بالدرايات لا بالروايات»(3)، و نيز مي فرمايند: «فقد البصر اهون من فقد البصيره».(4)

علم، ثمره عقل است. اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «العقل مركب العلم»(5) زيرا علم بدون عقل پيشرفت و حركتي ندارد. از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نيز روايت شده است:

پشتوانه انسان عقل است، و هوشمندي و دانايي و حافظه و دانش از عقل است. و چون عقل انسان او را پشتيباني كند عالم، حافظ، زيرك، هوشمند و دانا مي شود. و انسان به وسيله عقل كمال مي يابد و عقل راهنماي او و بيناكننده او و كليدكار اوست. (6)

عقل و انديشه چنان اهميت دارند كه بدون آن نمي توان از آيات خداوند بهره اي برد، در قرآن این کتاب حیات بخش الهی، به این مهم اشاره شده است،آنجا که ذات اقدس احدیت می فرماید: «وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ: شب وروز و خورشيد و ماه را براي شما رام گردانيد، وستارگان به فرمان او مسخر شده اند. مسلماً در اين امور براي مردمي كه تعقل مي كنند نشانه هاست. »(7)

كسي كه از قوه عقل خويش استفاده مي كند و به وسيله آن به تفكرمي پردازد، ازتلاش خود بهره بسيار مي برد و كار او از عابدي كه بدون انديشيدن عبادت مي كند بسيار پر ثمرتر است:

يك ساعت انديشيدن از عبادت يكسال بهتر است. (8)

زيرا تفكر باعث بينايي است «من تفكر ابصر»(9)، و كسي كه حقايق عالم را مي بيند، راه و مقصد خويش را مي يابد و به سوي مقصد هدايت مي شود.

نقش علم در پيشرفت و توسعه جامعه

کشور ما ايران، با سابقه اي تاريخي و درخشان علمي و فرهنگي، منبع الهام و خورشيد روشني بخش ساير اديان و تمدن ها قرار گرفته است. به گونه اي که در بررسي ريشه هاي علمي و فرهنگي آنان مي توان آثار و تاثيرات اين انوار را به وضوح پيدا نمود. خوشبختانه درکشورخودمان و به ويژه درطي حداقل سه دهه اخير،تلاش بايسته اي درجهت شناخت، بهره مندي و ارتقاي آن انجام یافته است که نتيجه آن نيز وضعيت فعلي است. اين وضعيت، به اذعان قريب به اتفاق همه صاحب نظران علمي، فرهنگي و... حتي سياسي، شايسته قابل تحسین ودرخورتقدیراست.

علم گرايي، عقلانيت، توجه به اصول و گذر منطقي از الگوهاي حاکم (پارادايم ها) بسياري از مشکلات جامعه را حل مي کند. حرکت در مسير علم و عقل در شکوفايي عوامل مختلف توسعه از قبيل منابع طبيعي، فيزيکي و انساني نقش بسزايي خواهد داشت. اگرجوانان به سمت جامعه اي عقل گرا و علمي سوق داده شوند آينده کشور بسيار درخشان تر خواهدشد.

وظيفه آموزش و پرورش

توسعه انساني رکن اصلي توسعه پايدار است و بايد براي ارتقاي کيفيت آموزش در کشور تلاش شود. وظيفه آموزش و پرورش در جامعه شناخت و حل نيازهاي فکري جوانان است. تعليم و تزکيه نفس و آموزش فلسفه معاني زندگي به نسل هاي آينده از مهمترين وظايف معلمان است. در جامعه اي که علم و دانايي، محور توانمندي و توسعه جوامع بشري باشد ارتقاي کيفي آموزش و تربيت نسلي پرسشگر و خلاق امري ضروري است.

آموزش و پرورش زمينه ساز رشد فکري و اخلاقي انسان هاي يک جامعه پويا است. آموزش و پرورش، تنها راه کمال انسان به سوي سعادت و خوشبختي است. اهميت نقش آموزش و پرورش در تربيت نيروهاي متخصص، دانشمند و آشنا به علوم جديد بسيار حائز اهميت است اگر ما بخواهيم بمانيم و کرامت داشته باشيم و آلت دست ديگران نشويم، هيچ راهي نداريم جز اينکه از علوم تجربي، تکنولوژي و دستاوردهاي مثبت تمدن بشري استفاده کنيم يکي از وظايف مهم نظام آموزش و پرورش کشور تربيت انسان هاي «خودباور» و نه «داراي غرور کاذب» است. بايد تربيت کننده انسان هايي باشيم که بدانند ريشه در گذشته دارند، اما در دنياي امروز زندگي مي کنند و بايد به آينده بينديشند.

آموزش و پرورش را مي توان مهمترين اندام و به منزله قلب پيکره جامعه دانست که هرگونه آسيبي به آن، موجب زيان ساير بخش ها مي شود. وظيفه آموزش و پرورش تربيت نيروي آگاه، کارآمد و متعهد براي کشور است در حالي که به دليل نبود سيستمي منطبق با معيارهاي کارشناسي در ساليان اخيراين اهداف محقق نشد.آموزش وپرورش مي تواند موجب شکوفايي ساير بخش هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي شود و اين استعداد و توانايي تنها با تقويت آموزش و پرورش ايجاد مي شود. با مطالعه در سرنوشت و سير صعودي کشورهاي پيشرفته متوجه نقش مهم آموزش و پرورش در ارتقا و به فعليت رسيدن استعداد ساير بخش هاي اين کشورها مي شويم. براساس مطالعات کارشناسان اقتصادي، شکوفايي اقتصاد و صنعت ژاپن مرهون آموزش و پرورش اين کشور بوده و خود آنها هم به اين مساله اذعان دارند.

تأثیرعلم درزندگی انسان

علم به انسان شناخت و توانایی بخشیده است. علم مانند نور روشنی بخش است. ما توانسته ایم جهان راازذره های کوچک درون اتم تاجرم های آسمانی وکهکشان ها تا اندازه ای بشناسیم. گرچه یقین قطعی برقانون های علمی نداریم ولی تا آن جا که توانسته ایم قانون های علمی را به کمک تجربه کشف و تأیید کرده ایم و توانسته ایم با آن ها برخی حوادث و رویدادهای آینده را پیش بینی کنیم.

اکنون به کمک علم، از زمین و از جغرافیای جهان آگاه شده ایم و به دنیای بی نهایت کوچک ها راه یافته ایم. روابط میان برخی پدیده ها را کشف کرده ایم و به علت پیدایش بعضی از پدیده ها آگاه شده ایم.

شناخت علمی در زندگی ما مؤثر بوده است، به طوری که توانسته ایم ابزار و وسایل و روش های جدیدی را برای زندگی بیابیم و به کمک آن ها کارهایمان را آسان تر وسریع تر انجام دهیم. فناوری، روش علمی پاسخ گویی به مسائل زندگی است و امروزه کاملاً بر علم تکیه دارد.

از راه علم و دستاوردهای آن انسان به حمل و نقل سریع، ارتباطات گسترده، انرژِی های نو، ساخت وسازهای راحت و محکم و تولیدات فراوان دست یافته است.

با پیشرفت روز افزون علم و همگانی شدن روش تحقیق می توان امیدوار بود که روزی بسیاری از ناشناخته های دیگر برای انسان شناخته شود و توانایی انسان برای کنترل بیماری ها و عوامل نامساعد طبیعی افزایش یابد.

توجه داریم که پایانی برای پرسش ها نیست و انسان افزون طلب و قدرت خواه است.

آیا روزی انسان به همه پرسش ها می تواند پاسخ دهد؟

یکی ازدانشمندان در پاسخ گفته است که اگر در مرکز دایره ای قرار گیرد که شعاع آن متناسب با دانش شما باشد، سطح درون دایره معرف جهان شناخته شده شما و سطح بیرون دنیای ناشناخته ای است که در مرز آن علامت های پرسش وجود دارد که دانشمندان در جهت پاسخ گویی آن ها هستند. معلوم است که هرقدر دانش افزایش یابد، سطح شناخته شده بزرگ ترودرعوض تعداد علامت های پرسش نیز بیش تر خواهد شد. بنابراین دانشمندان مردم کسی است که بیش ترین پرسش ها را در مقابل خود دارد.

علم و ايمان ارکان ا ساسی ا نسانيت انسا ن

علم وايمان دورکن اساسی انسانيّت انسان است.اکنون مي خواهيم ببينيم اين دورکن واين دو وجهه از وجوه بنیانی انسانيّت ها خود با يکديگرچه رابطه ای دارند يا می توانند داشته باشند. آيا علم به چيزی می خواند وايمان به چيز ديگری ضد آن؟ علم ، مارا به گونه ای می خواهد بسازد وايمان به گونه ای مخالف آن؟ علم ما را به سوئی می برد و ايمان به سوئی ديگر ؟ يا علم و ايمان متمم و مکمل يکديگرند، علم نيمی از ما را می سازد و ايمان نيمی ديگر را هماهنگ با آن؟ پس ببينيم علم به ما چه می دهد و ايمان چه ؟

علم ايمان

1- روشنائی و توانائی می بخشد؛ 1- عشق ، اميدو گرمی می بخشد؛

2- ابزار می سازد؛ 2- مقصد می سا زد؛

3- سرعت می دهد؛ 3- جهت می دهد؛

4- توانستن است ؛ 4- خوب خواستن است؛

5- می نماياند که چه هست؛ 5- الهام می بخشد که چه بايد کرد؟؛

6- انقلاب برون است؛ 6- انقلاب درون است؛

7- جهان را جهان آدمی می کند؛ 7- روان را روان آدميت می سازد؛

8- وجود آنان را به صورت افقی گسترش می دهد؛ 8- به شکل عمودی بالا می برد؛

9- طبيعت ساز است؛ 9- انسان سا ز ا ست؛

10- به انسان نيرو می دهد ، نيروی منفصل؛ ۱0- به انسان نيرو می دهد،نيروی متصل

11- زيبايی است ، زيبايی عقل و انديشه؛ 11- زيبايی است ، زيبايی روح و احساس؛

12- امنيت برونی می دهد؛ 12- امنيت روانی؛

13- جهان را با انسان سازگار می کند؛ 13 - انسان را با خودش سازگار می کند؛

14- و سيله جهان آگاهی است؛ 14- سرمايه خود آگاهی است.

دانستيم که علم و ايمان نه تنها با يکديگر تضادی ندارند بلکه مکمل يکديگرند. (9)

عقل مشعل فروزان و مايه هدايت

عقل مشعل فروزان است که مسيرزندگی انسان را روشن می کند و راه را از بی راهه تميزمی دهد،عقل با محاسبه ی صحيح ،تمايلات نامحدود بشررا با قوانين طبيعی و نظامات اجتماعی می سنجد و موارد ناسازگاری وتضاد آنها را تعيين می کند، عقل آزادی بشر را اندازه می گيرد وموارد صلاح و فساد آنرا ارائه می نمايد ، عقل قاضی واقع بين و مآل انديشی است که حدود ارضاء غرائز و تمايلات را مشخّص می سازد و مرزهای روا و ناروا را تميز می دهد و آزادی بشر را محدود می کند واين خود معنی قانون است. بکار بستن دستور عقل ، بشر را با حيات انسانی زنده نگاه می دارد و به آدمی آزادگی و عزّ و شرف اجتماعی می بخشد. عقل راهنمايی است که به فرمان الهی در نهاد ما مستقر شده و با سرشتمان آميخته است ، اطاعت از فرمان عقل ،پيروی از قانون خلقت و فطرت است، و سرپيچی از دستور عقل ، تخلّف از آئين آفرينش و ندای طبيعت است ، بکار بستن مقررات عقلی موجب خوشبختی و سعادت و مخالفت باقوانين آن موجب بدبختی و ندامت است . بکاربستن عقل ، مايه هدايت و نجات انسانها است ، و سرکوب کردن عقل ، باعث گمراهی و سقوط آدميان است.(10)

ارزش تفکر و عقل‌

حيات جان علم است و مرگش جهل، مرض جان شک و ترديد است و سلامتش يقين، خواب جان غفلت و بی خبريست و بيداريش حفظ و مراقبت است . سعادت و خوشبختی نصيب کسی است که جانش بعلم زنده و بايقين سالم و با مراقبت بيدار باشد. اسلام تفکر و به کار انداختن عقل و مطالعه کتاب خلقت را بهترين و بزرگترين عبادت شناخته است و دراين باره آيات و اخبار بسياری رسيده است. حضرت علی(ع) به فرزندش حضرت امام حسن(ع) سفارش کرد: ارزش هيچ عبادتی به قدر تفکردر آثار صنع خداوند نيست.(11) بشر برای وصول به کمال انسانيت بايد فکرکند، عقل را احيا نمايد، درکتاب دقيق خلقت که به قلم توانای حضرت احديث نوشته شده است مطالعه می کند و از اين راه به اوج انسانيت و مقام شايسته خود برسد.

علم و اخلاق، دو بال نيرومند برای طيران بشر

علم و اخلاق ، دو بال نيرومند برای طيران بشر به اوج اعلای انسانيت است. جامعه ای که عقل و عاطفه را با هم احيا کرده اند؛ مردمی که دارای علم و اخلاقند، خوشبخت ترين مردم جهانند، با نيروی علم بسوی ترقی و تکامل پيشروی می کنند و با قدرت عواطف و اخلاق، محيط پاک و مقدس انسانی، محيط مملو ازمهروصفا بوجود می آورند ودرکمال مهر بانی و دوستی با هم زندگی می کنند. جايی که اخلاق و عاطفه باشد ولی علم نباشد در آنجا تکامل و پيشروی نيست، درآنجا درک واقعيت های جهان خلقت نيست، درآنجا بشراز لذت ترقی و تکامل علمی محروم و از پيروزي های درخشان دانش بی نصيب است. جايي که علم باشد ايمان و فضيلت نباشد، جايي که علم باشد شرف و تقوی نباشد، جايي که علم باشد ولی نامی ازسجايای اخلاقی وانسانی نباشد، در آنجا خود خواهی و جاه طلبی بيدار می شود، در آنجا حرص و طمع بر مردم حکومت می کند، درآنجا ناپاکی و خيانت مردم را به منجلاب سقوط و بد بختی سوق می دهد، در آنجا درنده خويی و تجاوز افراد به يکديگر سلب آرامش و آسايش می کند. در باره چنين مردمی بايد گقت :

علم و مال و حشمت و جاه و قرآن فتنه آرد در کف بد گوهران

تيغ دادن در کف زنگی مست به که افتد علم نا کس را بدست

یکشنبه: 28 / 08 / 1402- 5 جمادی الاولی 1445- 19 نوامبر 2023

پانویس ها

1- خوانساری؛ جمال الدین محمد(1360). شرح غررالحكم ودررالكلم،دانشگاه تهران،موسسه چاپ و انتشارات، چاپ دوم، تهران، ج 4، ص 565.

2- حکیمی؛ محمدرضا، علی و محمد(1395). الحياه، مترجم: احمد آرام، ناشر:دلیل ما، ج 8، ص 34.

3- همان، ص 35.

4- همان.

5- الحياه، مترجم: احمد آرام، ناشر:دلیل ما، ج 1، ص 43.

6- همان، ص 46.

7- سوره نحل/ 12.

8- الحياه، ج 1، ص 48.

9- مطهری ، مرتضی (1368) ، مجموعه آثار، جلد اول، تهران ، صدرا.

10- الحياه، ج 1، ص 48.

11- آمِدی؛ ابوالفتح(1410ق). حضرت علی "ع"، فهرست غرور، ناشر: دارالکتاب الاسلامی، ص 257 .

اسد...
ما را در سایت اسد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asadollah587o بازدید : 47 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1402 ساعت: 18:54