محمد بن سلمان ؛ مبتلا به جنون عظمت
دکتراسدالله افشار
محمد بنسلمان ، ولیعهد قدرت طلب و مغرور رژیم وهابی آل سعود که ریاست کمیته مبارزه با فساد عربستان را تشکیل داده است ، بنا بر دستور پادشاهي عربستان (ملک سلمان بن عبدالعزیز) ، شماری ازمقامات و شاهزادگان سعودی را که حکایت از فساد مالی و اقتصادی آنان دارد ؛ بازداشت و روانه زندان نموده است ! درخصوص حرکت عوام فریبانه این ولیعهد سرسپرده به اردوگاه غرب و صهیونیسم نکات قابل توجهی وجود دارد که حرکت به اصطلاح مصلحانه ایشان را زیر سئوال برده و بعید است افکار جامعه جهانی این ژست اصلاح طلبانه را از او که دستش تا مرفق به خون مردم یمن و مبارزان عربستانی آغشته می باشد فراموش کند و عمق جنایات آن جنگ افروز آشوب طلب در دوران حاکمیتش برمردمان عرب و منطقه خاورمیانه را نادیده انگارد.
با توجه به تحولات به وجود آمده اخیر درعربستان سعودی ؛ این تحولات را می توان این گونه تحلیل نمود :
1- ارزیابیها حاکی است که این بازداشتهای گسترده و تغییرات در کابینه دولت ، در راستای تحکیم پایههای قدرت محمد بن سلمان ، نورچشمی پادشاه مریض عربستان است.
2- محمد بن سلمان تلاش میکند دایره قدرت در حکومت عربستان را به شدت محدود کند تا ثروت و نفوذ در چنگ تنها چند شاهزاده جوان معتمد باشد.
3- محمد بن سلمان عملا نبض ثروت ، اطلاعات و قدرت را به چنگ گرفته است. بحث آزادیهای اجتماعی هم تنها برای بیحسی موضعی در حال تزریق به جامعه عربستان است.
4- ادعای محمد بنسلمان ، مبنی بر این که هدفش مقابله با فساد بوده ، نیز برای آگاهان از شرایط سعودی مضحک است. او اگر میخواهد با فساد مبارزه کند ، باید پیش از همه به محاکمه خود و پدرش بپردازد.
5- محمد بن سلمان سعی دارد به آمریکا ثابت کند عربستان سعودی بعد از همه شکستهایش در عراق ، سوریه ، لبنان ، فلسطین و یمن همچنان میتواند شریکی قابل اتکا باشد.
6- دستگیری شاهزادگان چه از منظر مبارزه با فساد و چه از منظر از میدان به درکردن رقبای سلطنت باشد ، در ساختار قبیلهای عربستان جایگاهی ندارد. روندی که محمدبن سلمان شروع کرده، یک ساختارشکنی است که میخواهد همه شاهزادگان را تحت نفوذ خود درآورد. این امر شاهزادگان سعودی را ناراضی میکند و بعید است آنان با این روند کنار بیایند که نتیجه آن تنش و تشنج خواهد بود؛ چرا که عربستان از زمان تأسیس تاکنون توانسته بهصورت اجماع و بیعت قبایل با یکدیگر حکومت را حفظ کند.
7- اقدامات محمد بن سلمان ؛ عملاً مشکلات عدیده و حل ناشده این کشور را پیچیدهتر خواهد کرد و اصولاً معلوم نیست چه آیندهای به ارمغان خواهد آورد. اقدامات او در زمینه حقوق زنان که تعمداً انعکاسی بیش از حدّ وسیع داشت ، عملاً فاقد پشتوانههای فرهنگی و دینی قابل قبول برای جامعهای چون عربستان است.
8- «رابرت لیسی»، تاریخنگار هم میگوید: «به لحاظ تاریخی، آن چه در این کشور رخ میدهد دست کمی از انقلاب ندارد. من ۴۰ سال است که انتظار وقوع این تحولات را میکشم اما ظرف ۴ ماه آن تحولات رخ داد.»
9- رویترز نیز در گزارش ۵ نوامبر خود به قلم «استفن کالین» از «رهبر آینده سعودی» سخن به میان میآورد که با «تقویت قدرت خود» با کمپین مبارزه با فساد بهدنبال «تصفیه» رقبای بالقوه و هموار کردن مسیر تاج و تخت برای خود است.
10- ضعف در دانش سياسي و تحليل استراتژيك باعث شده تا سران حكومت عربستان و در رأس آن ها محمدبن سلمان ، تصميماتي اتخاذ كنند كه هيچكدام نتايج مثبتي بهدنبال نداشته است. آن چه مشخص است اين كه در رفتار سران عربستان تدبير و سياست پيشبيني شده ، ديده نميشود.
11- به نظر میرسد محمد بن سلمان به بیماری سیاسی مگالومانیا (megalomania) یا جنون عظمت و به عبارتی سندرم خود بزرگ بینی مبتلا شده است. تصمیمات بیمحابای وی در عرصههای داخلی و منطقهای همگی شاخصهای جنون عظمت هستند.
سه شنبه : 23 / 8 / 1396- 25صفر1439- 14نوامبر 2017
اسد...
ما را در سایت اسد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : asadollah587o بازدید : 201 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1396 ساعت: 16:49