میلاد حضرت محمد(ص)؛ نقطه عطف و سرآغاز تحول

ساخت وبلاگ

 

بررسی از مرجع میلاد طبق کپی رایت حضرت محمد(ص)؛ نقطه عطف و بررسی از مرجع سرآغاز طبق کپی رایت تحول       

دکتر اسدالله افشار

 هفده ربیع الاول در تاریخ و از نگاه شیعه؛ سالروز بررسی از مرجع میلاد طبق کپی رایت مسعود پیامبر عظیم الشأن اسلام؛ حضرت محمد مصطفی(ص) ثبت شده است. این روز فرخنده را به همه مسلمانان جهان خصوصا شیعیان عالم و به ویژه مردم اهل بیت دوست این مرز و بوم تبریک و تهنیت می گویم. اکنون که در آستانه این ولادت باسعادت پر از نور  و برکت قرار داریم؛ مباحث خلاصه و فشرد ه ای  را در این همین زمینه مورد بحث قرار می دهیم: 

1- این میلاد خجسته را باید نقطه عطف و بررسی از مرجع سرآغاز طبق کپی رایت تحول تاریخ حیات بشری دانست که موجبات تحول درتاریخ ، تمدن و  فرهنگ انسانی را فراهم آورد و  انسان های  بادیه نشین عرب  آن روز را از ورطه جهل، غرور، خود پرستی و بت پرستی به آگاهی و معرفت، عزت و کرامت و خدا پرستی رهنمون ساخت و فرهنگ مسخ شده جامعه جاهلیت را اصلاح، دگرگون و در خور شأن و تعالی انسان بازسازی نمود؛ تا آن جا که این میلاد بی نظیر، سر آغاز تحول و دگرگونی در تفکر و اندیشه انسان گردید و به او این فرصت داده شد که در عالم امکان خداگونه زندگی نماید و خداگونه بیاندیشد و خداگونه این کره خاکی را به سوی ابدیت ترک نماید. البته از این  نکته نبا ید  غفلت  نمود که  این میلاد کم نظیر ضمن ایجاد  موج فکری در حیات بشری،  یک جریان اجتماعی قویی را به وجود آورد که مردم، بیدار، آگاه، وظیفه شناس و دیندارشوند.

2- با این تولد؛ آتشكده آذرگشسب خاموش گردید، کاخ پر از ظلم و ستم "کسری" لرزید و شکاف برداشت و بساط و مظاهر پرستش خدایان  دروغین  تا روز بعثت به حاشیه رانده شد. و از دگر سو، کعبه کوی عشق شد، استقلال، آزادی و عدالت میوه توحید و سمبل خیزش مردمان جهان در همه اطوارگردید. آری این تولد چهره خشن و تاریک دنیا را دگرگون و روشن کرد، بساط شرک را برچید، آئین توحید را جایگزین آئین شرک نمود، اطاعت از طاغوت جایش را به عبادت و اطاعت از خدا داد، نفاق ها و دشمنی ها و خصومت ها چند ده ساله به دوستی ها و صمیمیت ها و برادری ها تبدیل شد. در سایه این تولد؛ تبعیض رنگ باخت و رنگ انسان ها نیز ، نه عرب برعجم و نه عجم بر عرب تفوق و برتری نداشت الا به تقوی.   

3- با تو لد رسول اکرم(ص) ، اخلاق نبوی متولد شد. خلق نيكو و كلام‏ دلاويز و پرجاذبه آن حضرت، موجب پيشرفت اسلام و جذب ‏دل‏ها گردید. قرآن مجيد، درباره اخلاق پيامبر(ص) گفته است:  «فبما رحمه من الله‏لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم ‏و استغفر لهم و شاورهم فى الامر: اى رسول ما! به خاطر لطف و رحمتى كه از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان‏گشته‏اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراكنده‏مى‏شدند، پس آن‏ها را ببخش، و براى آن‏ها طلب آمرزش كن، و دركارها با آن‏ها مشورت فرما.» ( آل عمران/ 159)  و باز در قرآن کریم ازحسن خلق آن‏حضرت سخن به میان آمده است؛ آن جا که خداوند می فرماید: « و انك لعلى خلق‏ عظيم: و همانا تو اخلاق عظيم و برجسته‏اى دارى‏» ( قلم/ 4)

در سيره عملى حضرت محمد(ص) ده ها نمونه از اخلاق نيك و زيبا وجوددارد كه هر كدام بیانگر قطره‏اى از اقيانوس عظيم حسن خلق آن‏ پیامبر محبت و رحمت است. بی مناسبت نیست در همین رابطه حدیثی را که  از امام جعفر صادق(ع) وجود دارد دراین زمینه نقل نماییم.

مهربانى و اخلاق نيكوى پيامبر (ص) در حدى بود كه امام صادق (ع)فرمود: روزى رسول خدا (ص) نماز ظهر را با جماعت‏خواند، مردم بسيارى به‏او اقتدا كردند، ولى آن‏ها ناگاه ديدند آن حضرت بر خلاف معمول‏دو ركعت آخر نماز را با شتاب تمام كرد (مردم از خود مى‏پرسيدند، به راستى چه حادثه مهمى رخ داده كه پيامبر (ص) نمازش را با شتاب تمام كرد؟! پس از نماز از پيامبر (ص) پرسيدند: «مگر چه شده؟ كه شما اين گونه نماز را (با حذف ‏مستحبات) به پايان بردى؟» پيامبر (ص) در پاسخ فرمود: «اما سمعتم صراخ الصبى: آيا شما صداى گريه كودك رانشنيديد؟» معلوم شد كه كودكى در چند قدمى محل نمازگزاران‏گريه مى‏كرده، و كسى نبود كه او را آرام كند، صداى گريه او دل‏مهربان پيامبر(ص) را به درد آورد، از اين رو نماز را با شتاب ‏تمام كرد، تا كودك را از آن وضع بيرون آورده، و نوازش نمايد.

(نقش اخلاق در سيره عملى پيامبر اسلام؛ محمد محمدى اشتهاردى، ماهنامه پاسدار اسلام شماره 10 )

در فرازى از گفتار حضرت على (ع) در شأن اخلاق پيامبر (ص) چنين‏آمده است:

«رفتار پيامبر (ص) با همنشينانش چنين بود كه دائما خوش‏رو، خندان، نرم و ملايم بود، هرگز خشن، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان، عيب جو و مديحه‏گر نبود، هيچ كس از او مأيوس نمى‏شد، و هر كس به‏در خانه او مى‏آمد، نوميد باز نمى‏گشت، سه چيز را از خود دوركرده بود؛ مجادله در سخن، پرگويى، و دخالت در كارى كه به اومربوط نبود، او كسى را مذمت نمى‏كرد، و از لغزش‏هاى پنهانى مردم‏جستجو نمى‏نمود، جز در مواردى كه ثواب الهى دارد سخن نمى‏گفت، در موقع سخن گفتن به قدرى گفتارش نفوذ داشت كه همه سكوت نموده‏ و سراپا گوش مى‏شدند... .»( همان)

  4- برادران اهل تسنن میلاد نبی اکرم، حضرت رسول(ص) را 12ربیع الاول و اهل تشیع - همان گونه در فرازهای نخست این نوشتار ذکر شده است-  17 ربیع الاول می دانند. امام خمینی(ره) برای این که دشمنان این اختلاف در تاریخ ولادت را دستاویز قرار ندهند، فتنه و آشوب ایجاد ننمایند و موجب تفرقه بین شیعه و سنی نشوند تا اعتلا ، عزت و سربلندی مسلمانان درجهان از سوی خناسان تهدید شود و اتحاد  و  وحدت از میان آن ها رخت بربندد ؛ فاصله 12 تا 17 ربیع الاول را با درایت و هوشیاری هفته وحدت اعلام و تا به امروز این سنت حسنه برقرار و جاری بوده است و جهان از ثمره آن بهره مند گشته است. هفته وحدت به طور قطع نه تنها موجب  صميميت بین  شيعيان و اهل سنت شده، بلکه فضای آرمانی و آکنده از مهربانی  برای ایشان به وجود آورده است تا بتوانند با همگرایی و هم افزایی؛ جهت شناسایی و تحقق بسترها و راهکارهای تقویت و تعمیق اتحاد، وحدت و تقریب مذاهب اسلامی نیک  بیندیسند و درست و صحیح در این مسیر ارزشمند  گام بر دارند. ذکر این نکته مهم، ضروری است بیان شود و بدانیم که؛ موانع رسیدن امت اسلامی به دروازه های مدینه فاضله که از قرن های متمادی به واسطه دشمنان دین  و حاکمان جائر، خائن و فاسد بلاد اسلامی- که البته وابسته به  نظام های استکباری نیز بوده و هستند- مورد غفلت های تاریخی قرار گرفته  مضافا این که رشد، پیشرفت و شکوفایی کشورهای اسلامی به هنگام  صورت نگرفته است و این موضوع نیز عقب ماندگی تاریخی را برملل جوامع اسلامی تحمیل نموده است. با توجه به آن چه بیان شد و با عنایت به اوضاع نابسامان امروز کشورهای اسلامی در می یابیم؛ امام خمینی(ره) تحلیل صحیح و درستی از اوضاع جهان اسلام داشته و و  با درک  آفت جدی دنیای اسلام، هفته وحدت را پیشنهاد و نشان دادند به نزدیکی و قرابت دیدگاه ها و نظرات فرق مختلف اسلام به ویژه  تشيـع و تسنن، که منجر به عزت و اعتلای بیش از پیش مسلمانان خواهد شد اعتقاد راسخ داشته اند.

5- پیامبرعزیز(ص) در مسیر تثبیت «هم بستگى ایمانى مسلمانان» مکرراً براین موضوع تأکید ویژه اى دارد. دربخشى ازسخنان حضرت که به قول بعضى پس از فتح مکه و درمسجدالحرام ایراد شده، آمده است:«المسلم اخوا المسلم»(کنزالعمال، ج 1، ص 149.34) ونیزفرمود: «المؤمنون اخوه تتکافى دمائهم وهم ید على من سواهم یسعى بذمّتهم ادناهم: همه مسلمانان برادریک دیگرند وخون هریک با دیگرى برابر است ودربرابراجانب،حکم یک دست را دارند وکوچک ترین آنان،ازطرف مسلمانان،مى تواند تعهّد نماید.»( اصول کافى، ج 1، ص 404)

ایجاد یک چنین حس مشترک دینى و پیوستگى مذهبىِ واحد بین مؤمنان، درکلام زیباى منسوب به آن حضرت کاملاً مشهود است که:«المؤمنون کنفس واحده». (ابوالفتوح رازى،تفسیر روح الجنان، ج 1، ص 621 و نیز احادیث قصص مثنوى، ص 159)

تفرقه درروح حیوانى بود                                

نفس واحد روح انسانى بود ( مثنوى معنوى، دفتر چهارم، ص 418 - 411 ودفتر دوم، ص 188)

«مولوى» درمثنوى بلند خود بارها به وحدت باطنى انسان هاى حق پرست (مؤمنان) اشاره کرده است:

... همچوآن یک نورخوشید سما                                  

 صد شود نسبت به صحن خانه ها

  لیک یک باشد همه انوارشان                                  

 چون که برگیرى تودیوارازمیان

چون نماند خانه ها را قاعده

او رمزاین پرتوى نورانى رادر«روح انسانى والهى مؤمنان» مى داند ومى گوید:

 جان حیوانى ندارد اتحاد                                   

تو مجواین اتحاد ازروح باد

جان گرگان وسگان ازهم جداست                   

 متحد جان هاى شیران خداست

 6- مسلما می توان یکی ازازعوامل مهم ایجاد وحدت را  مصالح عمومی دانست. جامعه و اجتماعی که احزاب و جناح های سیاسی و اقلیت های مذهبی دارد و نیز دشمن  فراوان دارد؛ مصالح عمومی ایجاب می کند چنگ به ریسمان اتحاد و وحدت زده شود. لازم به ذکر است که حق فردی قابل انکارنیست اما اگر با منافع و حقوق جمع در تعارض قرار گیرد؛ قطعا ایجاد تنش و بحران در جامعه می نماید، و لذا تنها راه برون رفت از این معضل پرهیز و اجتناب از اختلافات و تفرقه است و باید به دامن پرمهر اتحاد و وحدت پناه برد.برهمین اساس است که هرگاه مصالح عمومی یک جامعه درمعرض تهدید قرارگیرد، مصالح فردی و گروهی نادیده گرفته می شود و همه افراد متحد شده ازآن دفاع می کنند. این بخش از بحث بسیارمهم است وضرورت دارد بار دیگر موکدا یادآوری وتکرارشود تا بدانیم؛ در جامعه نیز جناح های سیاسی و افرادی با سلائق مختلف وجود دارند که گاهی تعارض در رعایت حقوق آن ها به وجود آمده و تضارب افکار زمینه برخی از اختلافات را به وجود می آورد. برای ایجاد وحدت نیاز به محور وحدت است که همانا «مصالح عمومی» است. تسلیم مصالح عمومی شدن از اصول مسلم عقلانیت بشمارمی آید. اکنون که کشور در شرائط حساس سیاسی در منطقه و دنیا قراردارد و دشمنان این سرزمین با بهانه های واهی استقلال وکیان این ملت را نشانه رفته اند ؛  امید است  همگان با التزام عملی به این مهم در سالروز میلاد نبی مکرم اسلام؛ گام های مؤثرعملی خود را در جهت تحقق این مصلحت حیاتی بردارند.    

 

                       سه شنبه: 29 /  8 / 1397- 12 ربیع الاول 1440- 20 نوامبر2018

 

 

 

 

اسد...
ما را در سایت اسد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asadollah587o بازدید : 185 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 22:18